آیا می دانید ماشین رفتار گلاسر چیست ؟

سلام همراهان گرامی

 

بسیاری از ما با واژه تئوری انتخاب آشنا نیستیم و حتی نمی دانیم که چیست . هر وقت مشکلی برایمان پیش می آید ؛ خود را به هر دری می زنیم تا آن مشکل را حل کنیم و یا کسی دیگر که آن را فرشته نجات می نامیم ؛ از راه برسد و مشکل مان را حل کند. در بسیاری مواقع آنقدر دست روی دست می گذاریم تا آن مشکل به قدری لاینحل می شود که دیگر از دست کسی هم کاری ساخته نیست . آنجاست که به روانپزشک و یا روانشناس رو می آوریم تا مشکل ما را حلکند .تا نکند کارمان به جنون بکشد . در صورتی که اگر با تئوری انتخاب آشنا بودیم بسیار آگاهانه تر نسبت به شرایط و اوضاع ، واکنش نشان می دادیم و چه بسا که تصمیمات بهتری می توانستیم بگیریم .

دوستان ، بسیاری از روان درمان گرانی که بر پایه واقعیت درمانی کار می کنند در حقیقت روشی را اتخاذ می کنند که بر اساس تئوری انتخاب بنا شده است حتماً می پرسید تئوری انتخاب چیست ؟

تئوری انتخاب در واقع مانیفست رویکرد روانشناسی مثبت گرای تئوری انتخاب و واقعیت درمانی در گستره روان پزشکی ، روانشناسی و علوم رفتاری است .

ویلیام گلاسر ، متهورانه در برابر رویکرد مسلط روان شناسی سنتی موضع گیری کرد و ادعا کرد که ، بسیاری از مشکلات ما ، به دلیل تجربیات گذشته و یا سرکوب کردن خاطرات واپس رانده شده به حوزه ی ناخودآگاه ذهن نیست  ؛ بلکه مسئولیت گریزی و نادیده گرفتن واقعیت است . او راه حل را در برقراری ارتباط با افرادی می داند که ریشه مشکلاتشان را در بیرون از خود جست و جو می کنند و معتقد است که با ارتباط بر قرار کردن سالم و شفقت و مهربانی و همچنین با آموزش انضباط  به این افراد و دعوت آن ها به مسئولیت پذیری بیش تر به منظور ارضای نیازهای خود و رویارویی با واقعیت های زندگی ، می توان ریشه بسیاری از مشکلات را پیدا کرد و فرد را به زندگی خوشنود و رضایت بخش رساند.

ویلیام گلاسر معتقد است که هر رفتاری که از انسان ساطع می شود ؛ در حقیقت انخاب های او برای ارضای نیاز هایش است و بر این اساس ، رفتارهای هدفمند انسان بیشتر ، از انگیزه ای درونی نشأت می گیرند تا عوامل و محرک های بیرونی . در نتیجه به گونه ای انتخاب و بعد رفتار می کند که به بهترین نحو ، نیازهایش را برآورده نماید .

ویلیام گلاسر به این نکته نیز توجه دارد که تلاش افراد برای ارضای نیازهایشان ، ممکن است همیشه مؤثر و مفید نباشد .

او در تئوری انتخاب ، سعی دارد رفتار را ، که به عنوان یک رفتار کلی ، از چهار بخش عملکرد ، فکر ، فیزیولوژی و احساس تشکیل شده است را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد . بنابراین رفتار را تلاش انسان برای کنترل دنیای پیرامونش برای برطرف کردن نیاز هایش می داند . و می گوید : هر رفتاری که از فرد سر می زند یک رفتار کلی است .

او بر این اصل تأکید دارد که ، واژه و مفهوم افسرده بودن و عصبانی بودن در تئوری انتخاب جایی ندارد و به جای آن مفهوم افسردگی می کنم و یا من عصبانیت می کنم را باید استفاده کرد چراکه باور دارد که ما انتخاب می کنیم که افسرده باشیم و ما انتخاب می کنیم که عصبانی باشیم . به این ترتیب هر فرد را مسئول رفتارها و اقدام هایی می داند که انجام داده است .

گلاسر ، رفتار کلی افراد را که چیزی بیش از انجام یک عمل می داند ؛ به چهار بخش یا مؤلفه تقسیم کرده است که پیشتر اشاره ای اجمالی ، به آن داشته ام . که از این قرار هستند :

  • عمل کردن : به آن قسمت از فعالیت هایی گفته می شود که در آن بعضی از قسمت های بدن به طور آگاهانه درگیر شوند مانند شنا کردن یا پیاده روی . همینطور حرکت هایی هم هستند که خیلی ، نیاز به ذخیل کردن آگاهی در آن حس نمی شود مانند : بلعیدن غذا و یا نوشیدن آب و فعالیت هایی از این قبیل
  • فکر کردن : ویلیام گلاسر ، فکر کردن را افکاری می داند که به صورت هوشیار یا ناهوشیار ، از افراد ساطع می شود . مانند اندیشیدن به مفهوم یا چیز خاصی و یا خیال پردازی
  • احساس کردن: به معنی تجربه کردن انواع بسیار گسترده ای از هیجانات و عواطف خوشایند و ناخوشایند است از قبیل : ترس ، وحشت ، سرنش ، بی اعتمادی , شجاعت ، صداقت ، اعتماد به نفس و بسیاری از احساسات و عواطف گوناگون
  • فیزیولوژی : عبارت است از در گیری بخش های کلی رفتار ، همزمان با کارکرد هوشیار و یا ناهوشیار ساز و کار بدن . مانند تپش قلب یا لرزیدن صدا و عرق کردن

ویلیام گلاسر ، برای فهم بهتر موضوع ، از مشکل جاری افراد مثال می زند یعنی افسردگی کردن که جزو زبان و ادبیات تئوری انتخاب است

در این مثال ، وقتی افسردگی می کنیم در بخش عمل کردن ، با کندی حرکت و یا اصطلاحاً با ایستایی مواجه می شویم . در بخش احساسات هم ، عواطفی مثل رنج ، بدبختی ، بیچارگی و ناکارآمدی به سراغمان می آید . در قسمت فکر هم ، افکاری از قبیل ، حالا که چی ؟ چه کاری از دستم بر می آید را تجربه می کنیم . و در نهایت ، در بخش فیولوژی هم ، بی اشتهایی و یا اختلال در خواب را مشاهده می کنیم . اگر فرد افسرده ، به این آگاهی برسد که از صفت افسردگی کردن به جای احساس افسردگی ، استفاده کند , بهتر می تواند زندگی اش را تحت کنترل خود در آورد چراکه در این صورت می فهمد که فقط یک بخش از رفتار کلی اش درگیر است ولی در صورت استفاده از فعل افسردگی کردن هر چهار مؤلفه رفتار ، درگیر است و اینجاس که با این آگاهی ، متوجه انتخاب خودش می شود و بهتر می تواند رفتارهایش را کنترل کند .

در سال 1989 گلسر برای اینکه رفتار کلی را به طور ملموس تر و واضح تر نشان دهد ، از تمثیل ماشین رفتار استفاده کرد . او در این تمثیل ، رفتار را چرخ های ماشین نامید . به این صورت که عمل و فکر را چرخ های جلوی ماشین و فیزیولوژی و احساس را چرخ های عقب ماشین نامید و او در عین حال ، نیاز های اساسی را ( نیاز به بقا و امنیت ، نیاز به عشق و تعلق خاطر ،نیاز به آزادی ، نیاز به قدرت و نیاز به تفریح و سرگرمی ) موتور و در حقیقت راننده را که همان فرد رفتار کننده است را زود تر و راحت تر به خواسته و مقصدش می رساند .

اما موقعی که رفتاری از فرد سر می زند . معمولاً یکی از چهار چرخ ماشین رفتار به کار می افتد و در واقع قادر نیستیم هر چهار چرخ را به حرکت درآوریم این در حالی است که ماشین رفتار ، این طور است که عمل و فکر چرخ های جلوی ماشین و به تبع آن چرخ های عقب به حرکت در می آیند چراکه چرخ های عقب تحت تأثیر چرخ های جلو حرکت می کنند . اگر غیر از این باشد ماشین از حالت تعادل خارج شده و نمی تواند عملکرد درست داشته باشد .

تأکید اصلی تئوری انتخاب و صد البته گلسر بر این است که رفتارها از درون ما صادر می شوند و بسیاری از رفتارهایی که انجام می دهیم را انتخاب می کنیم . گلاسر می گوید : بسیاری از مراجعان رفتارهای خود تخریب گرایانه از خود بروز می دهند و آن را انتخاب می کنند . رفتارهایی که نشانه تلاش های ناکارآمد آن ها برای به دست گرفتن کنترل زندگی ناکام و تضعیف شده شان است .

کسانی که در زندگی شان احساسات ناخوشایندی همچون افسردگی ، عصبانیت ، گناه ، ترس و مانند آن را تجربه می کنند همان هایی هستند که نتوانستند نیازهای خود را به درستی ارضاء کنند و لذا نمی توانند برای رسیدن به اهداف و خواسته های خود انتخاب درستی داشته باشند .

اگر یاد بگیریم و به این درک برسیم که با تغییر افکار و اقدام های خود ، می توانیم خیلی راحت انتخاب های کارآمد داشته باشیم به تبع آن می توانیم به راحتی احساسات و فیزیولوژی خود را به تعادل رسانده و شکاف خواسته ها و نیازهایمان را به راحتی ّپر  کنیم و در نتیجه زندگی خوشنود و رضایت بخشی را تجربه خواهیم کرد .

یادمان باشد چرخ های عقب به تبع چرخ های جلو حرکت می کنند .

 

 

.

2 دیدگاه دربارهٔ «آیا می دانید ماشین رفتار گلاسر چیست ؟»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *