طرز تفکر پویا و طرز تفکر ایستا

سلام همراهان گرامی

 

تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا افراد ثروتمند هر روز ثروتمند تر و افراد موفق هر روز موفقیت بیشتری را تجربه می کنند ؟

این بر می گردد به طرز تفکرشان . چراکه طرز تفکر هر فردی ، تعیین کننده این باور است که آیا می توانیم رشد و پیشرفت کنیم ؟ آیا ما هم می توانیم در جرگه انسان های توانمند و موفق قرار گیریم ؟ ما هر چقدر که بر روی عوامل بیرونی کنترل نداشته باشیم و نتوانیم تغییرشان دهیم ؛ در عوض بر روی خودمان و ذهن مان می توانیم کنترل داشته باشیم .به عنوان مثال : ما نمی توانیم ویژگی های فیزیکی خود را کنترل کنیم و تغییر دهیم مگر با جراحی ، ولی فکر مان را می توانیم .  این طور نیست ؟

به نظرتان توانایی های هوش و فیزیکی چطور ؟ آیا انتصابی هستند یا اکتسابی .؟ امروزه امابیشتر دانشمندان معتقدند برای رسیدن به توانایی و آنچه می خواهیم ؛ علاوه بر داشتن استعداد ذاتی در آن زمینه ، نیازمند تمرین و پشتکار داریم . بنابراین بین طرز تفکرمان و نگرش ما نسبت به خودمان و دیگران ، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد . این طرز تفکر ماست که باورهای ما را برای موفقیت ، شکل می دهد . و لذا مفهوم طرز تفکر پویا و ایستا ، بدین ترتیب شکل می گیرد .

افرادی که طرز تفکر ایستا دارند این باور را دارند که به طور مادر زادی و  به صورت ژنتیکی مستعد انجام برخی کارها هستند و از انجام برخی کارها ناتوانند . اما درست بر عکس آن ها ، افراد با طرز فکر پویا به این موضوع عمیقاً باور دارند که اگر تلاش کنند و مداومت داشته باشند  می توانند در کاری موفقیت کسب کنند و درهر زمینه ای که بخواهند متخصص شوند .

افرادی که طرز فکر پویا دارند به رشد و پیشرفت فکر می کنند و بدون محدودیت و بی هیچ قید و شرطی به دنبال آموزش مهارت های مورد علاقه خود هستند . آن ها در تمام جنبه های زندگی ، به دنبال تغییر و رشد هستند . از شکست ها نمی هراسند و از آن ها می آموزند و به چشم موقعیت و فرصت به آن نگاه می کنند .

کسی که طرز فکر ایستا دارد  درست برعکس ، شکست را فاجعه و همراه با عواقب دراماتیک می داند . او  به این باور ندارد  که اگر بخواهد می تواند از اشتباهات و شکست درس بگیرد و از آن برای رسیدن به موفقیت پل بسازد ؛ بلکه با کوچک ترین شکست و ناکامی ای بر روی تمام موفقیت های گذشته ، امضا می کند و آن ها ا بی ارزش جلوه می دهد .

افراد با طرز تفکر ایستا ، اعتماد به نفس پایینی دارند و مدام در پی بهانه تراشی هستند . آن ها مسئولیت کارهایشان را نمی پذیرند؛ در انجام کارها تقلب می کنند و انگیزه کافی برای انجام کارها ندارند . کاری را به پایان نرسانده ، به دنبال کار بعدی می روند . آن ها از دیگران کمک نمی گیرند ، نقاط ضعف خود را بازبینی و بررسی نمی کنند ، تلاشی برای بهبود شرایط موجود نمی کنند و در راه رسیدن به خواسته هاشان تلاشی ندارند .

این افراد ، بر خلاف کسانی که طرز تفکرپویا دارند ؛ از مشکلات فرار می کنند در حالیکه افراد با طرز فکر پویا از مشکلات لذت می برند . افراد ایستا ، از ریسک پذیری در کارها اجتناب می کنند ، چراکه در صورت مواجهه با شکست ، کمتر بهانه تراشی می کنند . آن ها به دلیل اینکه باورشان بر داشتن استعداد ذاتی افراد است لذا لزومی نمی بینند که افراد مستعد ، سخت کار کنند و تلاش و سخت کوشی داشته باشند .

و اما افراد با طرز فکر پویا ، از داشتن چالش در زندگی ، استقبال می کنند ؛ چراکه چالش ها آن ها را به سمت اقدامات هدفمند سوق می دهد . آن ها با روی باز با  موقعیت های سخت و چالش برانگیز ، مواجه می شوند . این افراد، انرژی بیشتری برای مبارزه و تغییر سرنوشت شان می گذارند و تلاش می کنند تا غیر ممکن را ممکن سازند .

هر کس می تواند طرز تفکر پویا داشته باشد و غیر ممکن ها ممکن سازد  مغز انسان طوری طراحی شده است که می تواند عضلاتش را برای داشتن فکری پویا تمرین دهد و آن ها را تقویت کند .

تلاش برای رسیدن به طرز فکری پویا ، فرصتی شگفت انگیز است تا برای کسب حمایت ، به سراغ دیگران برویم و با آن ها درباره شکست ها و اشتباهات مان صحبت کنیم و برای دستیابی به اهدافمان طرح و برنامه بریزیم و نقشه راه ، طرح ریزی کنیم .

شما چقدر در گذشته زندگی می کنید ؟

چقدر گذشته نا خشنود و اتفاقات آن را برای خود واکاوی و مرور می کنید ؟

چقدر به خاطر اشتباهات گذشته ، خود را سرزنش می کنید ؟

چقدر از انجام کارها ی جدید سر باز می زنید و ریسک پذیر نیستید ؟

چطور مسئولیت کارهایتان را می پذیرید ؟ آیا اکامی های خود را به گردن دیگران می اندازید ؟ آیا تنها ، استعداد ذاتی را عامل موفقیت انسان ها می دانید ؟ یا سعی و تلاش و تمرین و آموزش مهارت ها را دخیل می دانید

پاسخ به این سئوالات به میزان قابل توجهی ، میزان طرز فکر شما را نسبت به خودتان و اطرافیان و دنیای پیرامون تان ، مشخص می کند .

 

فاطمه پوراسماعیل

دوست و کوچ شما

15 دیدگاه دربارهٔ «طرز تفکر پویا و طرز تفکر ایستا»

  1. سلام فاطمه جان.درباره طرز تفکر ایستا و پویا قبلا خونده بودم و درباره‌ش نوشته‌ام. وقتی جمله‌هایی که درباره افراد طرز تفکر پویا نوشته شده می‌خونم پُر از انگیزه و الهام میشم و سعی میکنم خودم رو یک جوری با تفکر پویا تطبیق بدم.

  2. سلام فاطمه جان، مطلبت عالی بود. من فکر می‌کنم به طرز تفکر پویا نزدیک هستم، سخت تلاش می‌کنم و در کارم جدی هستم ولی گاهی هم ناامید می‌شوم و می‌گویم مگه میشه؟
    البته فکر می‌کنم که این‌مسئله تا حدودی طبیعی است.
    ممنونم

  3. سلام بر فاطمه‌ی نازنینم
    اول باید بهت بابت این قلم شیوا و موضوعات جذابی که می‌نویسی تبریک بگم
    راستش همین اول صبحی داشتم خودم رو توی صفحات صبحگاهی سرزنش می‌کردم که چرا به سمت یادگیری مهارت‌های بیشتر نمی‌رم
    فکر کردم این سرزنش می‌تونه یه محرک برای شروع به حرکتم باشه.
    برام خوندن این مقاله جالب بود
    به قولی بهم خیلی چسبید بعد اون سرزنش‌هایی که به خودم کردم خیلی بهم چسبید.
    موفق باشی رفیق شفیق

  4. سلام فاطمه جان عالی بود. کلامت بسیار شیوا و دلچسب است و به خوبی این دو طرز فکر را توضیح دادی. عالی بود👌 موفق باشی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *