شناخت طرحواره ها و انواع آن

سلام همراهان گرامی

در این مقاله قصد دارم شما را با طرحواره های اولیه که جفری یانگ برای اولین بار آن را پایه گذاری کرد . آشنا کنم . چراکه شناخت طرحواره هایمان کمک می کند تا خود را و نیازهای هیجانی خود را بهتر شناخته و در بستر آن بتوانیم به سمت زندگی ایده آل و اهدافمان پیش برویم .

مقدمه

طرحواره ها مجموعه ای از دانش اولیه در باب یک مفهوم یا ماهیت هستند که به مثابه ی الگویی برای ادراک ، تعبیر ، تخیلّ و یا حل مسئله عمل می کنند.
روانشناسان از طرحواره ها برای کمک به مراجعان برای برآورده کردن نیازهای هیجانی أساسی شان از طریق یادگیری بهره می برند .
و در حقیقت قالب هایی هستند که آرامش را از فرد می گیرند . به طوریکه در روابط عاطفی و خانوادگی و در محیط های شغلی ، برای فرد مشکل آفرین می شوند .
چیزی که هست اینکه طرحواره ها از همان ماه ها و سال های اولیه ی زندگی شکل می گیرند . جفری یانگ بنیانگزار طرحواره درمانی معتقد است که ما در کودکی نیاز های هیجانی خاصی داشته ایم و نوع بر خوردی که والدین با این نیازها در آن سال های دور ولی سرنوشت ساز داشته اند . باعث ایجاد اختلالات مختلف در شکل گیری شخصیت ما شده است . که در ادامه با شناخت بیشتر طرحواره و انواع آن وشناخت نیازهای هیجانی ، راهکارهای تعدیل آن ها بیشتر آشنا می شویم .

طرحواره چیست

طبق نظر جفری یانگ ، طرحواره های شخصیتی الگوی های ثابت و درازمدتی هستند که در دوران کودکی به وجود آمده و تا بزرگسالی ادامه دارند .
طرحواره ها در حقیقت باور ها و احساسات مهم در مورد خود و محیط هستند . که افراد بدون چون و چرا آنها را پذیرفته اند و به همین خاطر در مقابل هر گونه تغییر واکنش نشان داده و مقاومت می کنند. لذا دیدمان نسبت به جهان و هر چه در آن است از طریق همین طرحواره ها صورت می گیرد .

انواع طرحواره ها

طرحواره ها دو نوع هستند : 1- طرحواره های سازگار 2- طرحواره های ناسازگار
در این جا طرحواره های ناسازگار مورد نظر ما هستند که در واقع طرحواره هایی هستند که قدرت نشان دادن توانمندی ها را از فرد می گیرند .
طوریکه فرد در ارتباط با افراد دیگر نمی تواند موفق عمل کند .

نیازهای هیجانی

کودک به محض اینکه متولد می شود . با پنج نوع نیاز هیجانی روبروست که اگر این نیازها برآورده نشوند . سبب بروز طرحواره ها ی ناسازگار در فرد می شوند . این پنج نیاز عبارتند از :
1-امنیت و دلبستگی ایمن نسبت به دیگران
2-کفایت ، استقلال و ابراز وجود
3-آزادی در بیان خواسته ها و نیاز های سالم
4-تفریح و خودانگیختگی
5-محدودیت های واقع بینانه
این نیاز ها در همه ی افراد به یک شکل است و همه ی انسان ها از آن برخوردارند و فقط شدت این نیازها در بعضی از افراد بیشتر به چشم می آید . و فردی که از سلامت روانی برخوردار باشد . می تواند این نیاز های سازگارانه ی أساسی را به طور سازگارانه ای ارضا کند .

 

عوامل و ریشه های ایجاد طرحواره ها

1-خلق و خوی کودک

2-نوع برخورد والدین با نیازهای هیجانی

اگر کسی به طور ژنتیکی دچار خلق و خوی خاص باشد ( لازم به ذکر است که برخی ویژگی های شخصیتی مثل مانند خوش بینی و روان رنجور خویی مستعد ایجاد انواع خاصی از خلق ها می باشند . اختلالات افسردکی أساسی و اختلال دوقطبی از این دسته هستند)  همچنین نیاز هایش در زمان خاص بر آورده نشده باشد . دچار یک یا چند مورد از طرحواره ها یا تله های شخصیتی می شود .
مثلاً کودکی که در خانواده ناامن بزرگ شده و از جانب اطرافیان محبت نبیند . در بزرگسالی دچار کمبود محبت می شود و ممکن است در روابط عاطفی به شدت متزلزل شود . تا کنون 18 طرحواره ناسازگار اولیه تشخیص داده شده که در ادامه با آنها آشنا می شویم .

 

حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه

طرحواره ها هم مانند زندگی حوزه هایی دارند که شامل :

حوزه اول : بریدگی و طرد

کسی که طرحواره اش در این حوزه است نمی تواند با دیگران رابطه ی عاطفی ایمن و رضایت بخشی داشته باشد این افراد نیاز به امنیت و عشق و تعلق خاطر را که ویلیام گلاسر به عنوان یکی از پنج نیاز بنیادی هر فرد از آن نام می برد را در خود احساس نمی کنند و معتقدند که این نیاز هیچ گاه در آنان برآورده نمی شود .
این طرحواره ها در خانواده هایی شکل می گیرد که بی عاطفه ، سرد ، مضایقه گر، منزوی ، تند خو ، غیر قابل پیش بینی یا بد رفتار هستند . کسانی که این طرحواره را دارند . نمی توانند نسبت به دیگران دلبستگی ایمن و رضایت بخشی داشته باشند .

طرحواره های فعال این حوزه

1-طرحواره رها شدگی / بی ثباتی
2-طرحواره بی اعتمادی / بد رفتاری
3-طرحواره شرم و نقص
4-طرحواره محرومیت هیجانی
5-طرحواره انزوای اجتماعی / احساس بیگانگی

حوزه ی دوم : خودگردانی و عملکرد مختل

این افراد در خانواده هایی بزرگ شده اند که اعتماد به نفس کودک را تقلیل می دهند . اغلب گرفتارند. یا بیش از حد از کودک محافظت می کنند . نتوانسته اند کودک را به مسئولیت پذیری و انجام کارهای بیرون تشویق کنند .
طرحواره های این حوزه شامل
طرحواره ی وابستگی
طرحواره ی آسیب پذیری
طرحواره ی خویشتن تحول نیافته
طرحواره ی شکست

حوزه ی سوم : محدودیت های مختل

در این حوزه شاهد نقص در محدودیت های درونی هستیم . و احساس مسئولیت در قبال دیگران یا جهت گیری نسبت به اهداف بلند مدت زندگی در این حوزه جای می گیرد .
این طرحواره ها منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران ، همکاری با دیگران یا هدف گزینی و رسیدن به اهداف واقع بینانه می شود . کسانی که این طرحواره را دارند . عمدتاً در خانواده ای بزرگ شده اند که در مقابل نظم ، برخورد مناسب ، محدودیت های منطقی ، مسئولیت پذیری ، همکاری متقابل و هدف گزینی ، رفتاری سهل انگارانه داشته اند . که این رفتار سهل انگارانه
همراه با افراط و حس برتری بوده است .
طرحواره های این حوزه :
طرحواره ی استحقاق
طرحواره ی خویشتن داری ناکافی

حوزه ی چهارم : دیگر جهت مندی

کسی که طرحواره اش در این حوزه فعال است . تمرکزی افراط گونه نسبت به تمایلات ، احساسات و خواسته های دیگران دارد . به گونه ای که نیاز خود را نادیده می گیرد . و این کارها را برای به دست آوردن عشق پایدار ، پذیرش و تداوم ارتباط با دیگران یا اجتناب از انتقام انجام می دهد. در این طرحواره ها فرد معمولاً هیجانات و تمایلات طبیعی خود را پس می زند و نسبت به آن ناآگاه است . کودک با این ویژگیها در خانواده ای بزرگ شده که با قید و شرط او را پذیرفته اند . و او یاد گرفته که خواسته های دیگران را فدای خواسته های خود کند.

طرحواره های فعال در این حوزه
طرحواره ی ایثارگری افراطی
طرحواره ی اطاعت
طرحواره ی پذیرش جویی و جلب توجه

حوزه ی پنجم : گوش به زنگی بیش از حد و بازداری

این افراد به واپس زنی احساسات ، تکانه ها و انتخاب های خود انگیخته یا برآورده ساختن قواعد و انتظارات انعطاف ناپذیر و درونی شده درباره ی عملکرد و رفتار اخلاقی که اغلب منجر به از بین رفتن خوشحالی ، ابراز عقیده ، آرامش خاطر، روابط نزدیک و سلامتی می شود تمایل نشان می دهند .
این افراد در خانواده ای رشد کرده اند که در آنها عصبانیت ، توقع و گاهی اوقات تنبیه دیده می شده . در این خانواده ها بر عملکرد عالی ، بی نقص گرایی ، وظیفه شناسی ، پیروی از قوانین ، پنهان سازی هیجان ها ، اجتناب از اشتباه تأکید می شود . در عین حال به لذت و خوشحالی و آرامش اهمیت چنددانی داده نمی شود.

طرحواره های فعال در این حوزه
طرحواره ی منفی گرایی
طرحواره ی بازداری هیجانی
طرحواره ی ملاک ها و معیارهای سخت گیرانه و سرسختانه
طرحواره تنبیه گری

طرحواره ی ناسازگار اولیه

بروس استیونز و اکهارد مدل طرحواره را علم ارتباطات می دانند . و لذا بر این أساس طرحواره ها نقشه ی یک ساختمان هستند و رفتارهایمان بر اساس این نقشه ساخته می شود .
بر أساس طرحواره هایی که نام بردم . بعضی افراد جذب انسان های بی عاطفه می شوند .
برخی به دنبال افراد قدرتمندی هستند که نجاتشان دهد .
برخی هم در برقراری ارتباط متمایل و جذب افراد ضعیف می شوند .
گروهی هم از ارتباط ترس دارند .
اینها مواردی هستند که نشان می دهد ما با دیگران چگونه برخورد می کنیم .
یکی از راه های یافتن طرحواره استفاده از پرسشنامه ی طرحواره های ناسازگار اولیه از جفری یانگ است که به آن تست طرحواره ها هم گفته می شود .

سه سبک مقابله ای ناسازگار شامل : تسلیم – اجتناب – جبران افراط

تسلیم : سلیماین افراد در مقابل طرحواره های خود تسلیم شده و حاضر نیستند از آن اجتناب کرده و

یا تعدیلش کنند . به طوری که از زمان کودکی تا بزرگسالی همواره در حال تکرار این طرحواره هستند . این افراد به احتمال زیاد کسی را برای زندگی مشترک خود انتخاب می کنند که
شبیه والد سختگیر آنهاست .
اجتنابی : افرادی که دارای این نوع از طرحواره هستند . زندگی خود را طوری تنظیم می کنند کهموجب فعال شدن این طرحواره نشود . آنها سعی دارند با ناآگاهی به زندگی ادامه دهند ؛طوریکهانگار چنین طرحواره ای وجود نداشته است . کسانی که به طور افراطی مشروب می خورند .بی بند و باری جنسی دارند . میل به مصرف دارو دارند و یا در برابر تمیزی رفتاری وسواس گونه دارند . در این دسته قرار دارند .
جبران افراطی : این افراد تلاش می کنند که طرحواره ای متضاد داشته باشند . مثلاً اگردر کودکی احساس بی ارزشی می کردند .اکنون در بزرگسالی تلاش می کنند افرادی کامل و بی عیبی باشند ولذا کمالگرا می شوند. اگر در کودکی مطیع بوده اند . در بزرگسالی سعی در جبران آن دارند. و با همه مخالفت می کنند . کسانی که در این چرخه هستند معمولاً افرادی هستند که اغراق می کنند .

انواع طرحواره های ناسازگار اولیه

1- طرحواره ی رها شدگی :

کسی که این طرحواره هر را دارد . به طور ناخودآگاه منتظر است که عزیزانش را از دست بدهد و به این باور می رسد که طرف مقابلش به هر صورت تنهایش می گذارد و او تنها می ماند. این افراد نسبت به دریافت محبت بی اعتمادند . و نمی توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند .
در واقع گمان می کنند که افراد مهم زندگی شان نمی توانند آنها را تحت حمایت عاطفی خوددرآورند. و به دلیل هیجان ، عدم ثبات ، غیر قابل پیش بینی بودن ، انسان های غیر قابل اعتمادنامنظمی هستند . و به دلیل داشتن این ویژگی ها یا سمت انسان های غیر قابل دسترس کشیده می شوند . و یا به خاطر ترس از دست دادنشان با آن ها وارد رابطه ای صمیمی و عاطفی نمی شوند . و یا به خاطر حفظ آن ها نسبت به آنان کنترل گری می کنند .
کسانی که در زندگی خود دچار یک یا چند طرحواره هستند . عمدتاً چند روش را در پیش می گیرند . تا در مواقع فعال شدن طرحواره ها شان بر اثر بروز ناراحتی بتوانند از آنها استفاده کنند . و در واقع تلاش می کنند تا از درد و ناراحتی حاصل از آن بکاهند.
که به آن ها سبک های مقابله ای گفته می شود . که عبارتند از :
1-تسلیم می شوند : به این معنی که در کودکی خود باقی می مانند . مثلاً اگر در کودکیضعیف و قربانی بوده اند یا مورد توجه واقع نمی شدند . اکنون هم کارهایی انجام می دهند کهمورد بی توجهی آن ها از طرف دیگران می شود . یا اگر در کودکی خانواده شان در دسترسنبوده اند حالا هم با کسانی ارتباط بر قرار می کنند که دور از دسترس هستند . که در روانشناسی به این سبک طرحواره ای تسلیم می گویند .
2-فرار یا اجتناب : به این خاطر که فرد از طرحواره هایش رنج می کشد . بنابراین وارد موقعیت هایی نمی شود که سبب فعال شدن طرحواره هایش شود . به عنوان مثال : ازترس از دست دادن افراد به آنها نزدیک یا علاقمند نمی شود .

3-جبران افراطی : شخص نمی خواهد مثل گذشته اش باشد بنابراین درست عکس گذشته رفتار می کند . مثلاً اگر کسی در کودکی مورد بی مهری واقع شده . اکنون به هر طریقی به دنبال جلب توجه دیگران است .
این سه سبک رفتاری برای هر کدام از طرحواره ها مورد استفاده قرار می گیرد . و بر این أساس به آنها پرداخته می شود .

2-طرحواره ی بی اعتمادی :

این طرحواره در خانواده هایی شکل می گیرد که خانه به جای محل عشق ، صلح و دوستی ، به مکانی پر از کینه ، نفرت و بحث و جدل تبدیل شده است .
کودکان در چنین خانواده هایی مدام تنبیه می شدند .( بدنی ، روانی ) در خانواده ای بزرگ شده که تحقیر و توهین می شده و برچسب ها و القاب ناپسند به کودک داده می شده . یا مورد تعرض جنسی قرار گرفته است . افراد خانواده قابل اعتماد نبودند . این افراد نسبت به صداقت انسان ها شک داشته و به همه سوء دارد و نمی توتند به دیگران اعتماد کند . فکر می کند دیگران قصد فریب و سوء استفاده از او را دارند.
وقتی کسی طرحواره بی اعتمادی/ بد رفتاری را داشته باشد ممکن است خواب های وحشتناک ببیند و خیال پردازی های خشونت آمیز داشته باشد . فرد یا مورد هجوم خاطرات گذشته است و یا تصویر واضحی از خاطرات ندارد . در نتیجه دنیا را جای امنی نمی داند و نمی توتند به دیگران اعتماد کند.
چنین فردی در انتخاب ، همسر کسی را انتخاب می کند که بدبین یا غیر قابل اعتماد است (تسلیم )
به خاطر عدم اعتماد با افراد با کسی وارد رابطه عاطفی نمی شود . ( اجتناب )
از دیگران سوء استفاده کرده یا به آن ها بی احترامی می کنند . ( جبران افراطی )

3- طرحواره ی محرومیت هیجانی :

این طرحواره موجب می شود . فرد احساس تهی بودن کند؛ احساس نادیده گرفته شدن ، کمبد و محرومیت و بی پناهی می کند . این افراد در کودکی به اندزه کافی از حمایت و همدلی و محبت بر خوردار نبودند .
این افراد در روابط عاطفی و کاری ، جذب افراد بی عاطفه و سرد می شوند . و در برابر آن ها تسلیم اند .( تسلیم )
به خاطر فرار از درد و رنج حاصل از بی مهری ، به سیگار ، مواد مخدر ویا حتی کار زیادرو می آورند.(اجتناب )
به دلیل اینکه در کودکی به نیاز های عاطفی شان رسیدگی نشد . به هر طریقی به دنبال کار دیگران هستند. و چون نیاز عاطفی آن ها را برآورده نمی کنند . مدام در پی گله و شکایت کردن از آنان هستند . ( جبران افراطی )

4-طرحواره ی شرم و نقص :

افرادی که این طرحواره را در خود دارند. به دلیل احساس بی ارزشی ، خود را مفید برای جامعه نمی دانند . انتقادپذیر نیستند و خودشان را با دیگران مقایسه می کنند . این افراد نسبت به انتقاد ، طرد ، سرزنش ، کمرویی ، مقایسه های بی مورد ، شرمندگی به خاطر عیب درونی – حساسیت بیش از حد دارند. دوستانی را انتخاب می کنند که طرد کننده و سرزنش گرند . به دلیل احساس بی ارزشیخود را زیر دست قرار می دهد . چراکه معتقد است نمی تواند موقعیت بهتری کسب کند . ( تسلیم )
از بیان احساسات و افکار واقعی اجتناب می کند . و به کسی اجازه نزدیک شدن به خود را نمی دهد . ( اجتناب )
انتقاد و طرد دیگران به گونه ای که خودش هیچ عیب و نقصی ندارد . تلاش میکند موفقیت های دیگران را ناچیز جلوه دهد و حس برتری نسبت به آنان داشته باشد . ( جبران افراطی )

5-طرحواره ی انزوای اجتماعی :

کسی که این طرحواره را دارد . احساس می کند متفاوت و بی ارزش است .
تفاوت ها بزرگ و شباهت ها را کوچک جلوه می دهد . در کنار دیگران احساس تنهایی می کند . در جمع احساس راحتی نمی کند . اضطراب دارد .
فکر می کند چیزی برای گفتن ندارد . احساس تنهایی در او منجر به مشکلاتی نظیر افسردگی ، سردرد ، درد هایی در شکم و قلب می شود . این افراد در خوابیدن هم مشکل دارند و نمی توانند درست بخوابند .
این افراد خود را متعلق به جامعه نمی دانند . در گروه ها مشارکت نمی کنند.( تسلیم )
از جمع ها د وری می کنند . و از پیوستن به گروه امتناع می ورزند . ( اجتناب )
برای ملحق شدن به گروه نقش بازی می کنند . ولی در اصل احساس تعلق به آن نمی کند .( جبران افراطی )

6- طرحواره ی وابستگی :

افراد دارای این طرحواره ، مانند کودکانی هستند که بزرگ شده اند . در انجام کارهای شخصی خود توانایی لازم را در خود حس نمی کنند . مدام در تصمیم گیری ها به دنبال نظرخواهی از دیگران هستند . این افراد بدون حمایت دیگران نمی توانند زندگی کنند و استقلال ندارند . و لذا از تغییر شرایط و تجربه کردن موقعیت جدید گریزان هستند .
این افراد در کودکی والدینی داشته اند که یا بیش از حد حمایت کننده ویا یا رها کننده بوده اند .
مسئولیت پذیر نیستند و برای انجام و راهنمایی در کارها به دیگران وابسته اند .و به دنبال همسر و دوستانی بسیار کمک کننده هستند . ( تسلیم )
تصمیمات را به عقب می اندازند و مسئولیت مهمی در زندگی به عهده نمی گیرند . ( اجتناب )
با اینکه به دیگران نیاز دارند ولی بسیار وانمود می کنند که به کسی نیاز ندارند . ( جبران افراطی )

7- طرحواره ی آسیب پذیری :

افراد دارای این طرحواره ، مدام به این فکر می کنند که قرار است اتفاقی برایشان رخ دهد . و وجود خود را وابسته به وجود دیگران ( والدین ، همسر ، دوست ) می دانند و بدون وجود آن ها هیچ هویت جداگانه ای ندارند.
والدین این افراد زیاد محتاط یا ترسو بوده اند . و پیوسته در مورد خطرات احتمالی به آن ها هشدار می دادند. ممکن است در کودکی بیماری سختی را تجربه کرده باشند.
یا بر اثر حادثه ای ناگوار والدین و عزیزانشان را از دست داده باشند .
در ارتباط با دیگران ، از طرف مقابل بسیار سئوال می پرسد تا مطمئن شود مشکلی پیش نمی آید و همیشه نگران اتفاقات بد است ( تسلیم )
ممکن است از هرگونه موقعیت ناشناخته فرار کند . ( اجتناب )
به طور افراط گونه ای احتمال دارد خود را شجاع جلوه دهد و دست به رفتارهای خطرناک بزند . (جبران افراطی )

8- طرحواره ی خویشتن تحول نیافته / گرفتار:

این طرحواره می تواند ریشه در حمایت بیش از حد والدین داشته باشد . والدینی که بدون توجه به سن و سال کودک دائم از او مراقبت می کنند و در همه حال حمایتگر هستند .
فرزندان چنین والدینی هیچ وقت یاد نمی گیرند از خودشان محافظت کنند.
احساس مسئولیت در قبال خود و دیگران داشته باشند . و واژه ی استقال و جدایی از والدین را نمی آموزند .
از رفتار افراد مهم زندگی بسیار تقلید می کنند . با کسی ارتباط می گیرند که رهبر و فرمانروای آن هاست .( تسلیم )
در برابر کسانی که از آن ها انتظار مسئولیت پذیری در قبال کارهای خود دارند .واکنشی که نشان می دهند . کناره گیری است . ( اجتناب )
گاهی اوقات به صورت افراطی کارهایی انجام می دهند که انجام دادنش برایشان است اما با این حال برای نشان دادن استقلال شان از کمک گرفتن سرباز می زنند . ( جبران افراطی )

9- طرحواره ی شکست :

شکست باوری است که فرد از نداشتن شایستگی لازم در رسیدن به موفقیت ، از خود دارد . کسی که این طرحواره را دارد ؛ در خانواده ای متولد شده است که در آن ، کودک ،انتقاد ، تحقیر ، تهدید ، مقایسه سرخورده شده است .
اصلاً خود را قبول ندارند و همیشه فکر می کنند بقیه خیلی بهتر کارها را انجام می دهند. ( تسلیم )
به دنبال تعیین اهداف و برنامه ریزی برای رسیدن به موفقیت نیست . بلکه سرگردان است . و در کارهایش اهمال کاری دارد . ( اجتناب )
پیشرفت های دیگران را بی ارزش جلوه می دهد . و یا تلاش می کنند به گونه ای بی نقص کارها را به اتمام برسانند . و چون نمی توانند ؛ دچار استرس و اضطراب می شوند. ( جبران افراطی )

10- طرحواره ی استحقاق :

افراد دارای این طرحواره ، دارای ویژگی های بارز زیر می باشند .
قدرت طلبی به شیوه ای نامناسب ، رقابت طلب افراطی ، فخر فروشی سلطه گری و تحمیل نظرات خود به دیگران این افراد در خانواده هایی پرورش یافته اند که آنها را لوس بار آورده اند .
طوری که احساس می کنند از دیگران برترند . و از آنجاییکه احساس نخبه بودن دارند . و لذا این اجازه را به خود می دهند که از مزایا و حقوق خاصی بر خوردار باشند . آن ها تلاش می کنند رفتارهای دیگران را برای ارضاء نیازهای خود کنترل کنند . و نمی توانند با دیگران همدلی همدلی با خود بوسیله پیدا کردن نقاط قوت هاکنند .
با همسر یا افراد مهم زندگی خود ، رابطه ای به عاطفه دارند . و به نیازهای طرف مقابل توجهی ندارند. ( تسلیم )
اگر در موقعیتی قرار بگیرند که نتوانند حس برتری جویی خود را نشان دهند . آن جا را ترک می کنند . ( اجتناب )
این افراد گاهی روشی معکوس در پیش می گیرند . و با انجام دادن کارهای به ظاهر انسان دوستانه وخیرخواهانه ، میخواهند به دیگران نشان دهند که به فکرشان هستند . ( جبران افراطی )

11- طرحواره ی خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی :

مفهوم خویشتن داری ناکافی ، یعنی کنترل ناکافی بر هیجانات و تسلط ناکافی بر خود. بنابراین واضح است که کسی که این طرحواره را در خود دارد .
از کنترل هیجانات خود ، از جمله : ترس ، خشم ، شادی ، درد ، غم ، غصه و….. ناتوان است .
خود انضباطی ناکافی : به این معنی است که فرد دارای انضباط و نظم کافی ، در انجام امور شخصی و اجتماعی نیست . و نمی تواند ذهن خود را بر افکار و اهداف مورد نظر خود متمرکز سازد .
والدین این افراد بیش از اندازه حمایتگر بوده اند . و هر چه کودک می خواسته در لحظه برایش فراهم می کردند . از اینرو کودک یاد نگرفته که در شرایط سخت و ناملایمات زندگی ، تحمل و بردباری داشته باشد .
این افراد نمی توانند بر هیجانات خود کنترلی داشته باشند . مثلاً به صورت افراطی به خوردن و تفریح می پردازند . ( تسلیم )
گاهاً هدفی خاص برای زندگی ندارند . و در محل کار به دلیل کم توجهی به کار اخراخ می شوند . (اجتناب )
گاهی بر عکس عمل می کنند و به صورت افراطی می خواهند . مشکلی را حل کنند . بنابراین پشت هم و فشرده کارهای خود را به اتمام می رسانند . ( جبران افراطی )

12 طرحواره ی ایثارگری افراطی :

کسانی که این طرحواره را دارند . عمدتاً به صورت افراطی به نیازهای دیگران تمرکز دارند . طوری که از نیازهای خود غافل می مانند . اگر از بر طرف کردن نیازهای دیگران باز بمانند .
به شدت احساس عذاب وجدان می کنند .والدین این افراد در کودکی انتظارات زیادی از آن ها داشتند . به نیازهای کودکان اهمیت نمی دادند . و زمانی هم که به نیاز خود توجه نمی کردند .مورد تشویق والدین قرار می گرفتند .
برای دیگران بیش از حد ایثارگری میکنند . در حالیکه به نیازهای خود وقعی نمی گذارند . ( تسلیم )
به خاطر ترس از قربانی شدن گاهاً پیش می آید که از دیگران دوری می کنند . ( اجتناب )
به خاطر اینکه احساس می کنند دیگران قدر آنان را نمی دانند . دچار افسردگی شده و یا به پرخاشگری رو می آورند . ویا تصمیم می گیرند که که برای کسی کاری انجام ندهند . ( جبران افراطی )

13 – طرحواره ی اطاعت :

مشخصه ی اصلی کسانی که این طرحواره را دارند .
این است که مطیع و سر به زیر هستند . و به دیگران اجازه می دهند تا در در مسیر زندگی کنترلشان کنند . معمولاً رفتارهایی می کنند که و کارهایی انجام می دهند که موجب رضایت دیگران باشد . و احساسات و نظر دیگران برایشان مهم است .
از اینکه مورد تأیید دیگران واقع نشود و از جانب آن ها طرد شود می ترسد .این افراد بر این باور هستند که نیازهایشان برای دیگران مهم نیست و ارزشی ندارد و از اینکه احساسات خود را در اولویت قرار دهند . احساس گناه می کنند .
و همیشه خشم خود را به صورت پرخاشگری ، منفعلانه رفتار کردن ، و کناره گیری از مهر و محبت و خشم های کنترل نشده بروز می دهند .
این افراد در کودکی ، والدینی کنترل گر و سخت گیر داشته اند . واجازه ی تصمیم گیری و انتخاب به کودک نمی دادند . و یا کسانی بودند که از برطرف کردن خواسته های خود، خودداری می کردند و خواسته های دیگران را ارجح می دانستند . و به نوعی ایثارگر بودند.
افرادی را برای زندگی مشترک انتخاب می کنند که کنترل کننده اند. و شرایط رسیدن افراد به آرزوها یشان را فراهم می آورند . ( تسلیم )
از موقعیت هایی که در آن قرار باشد با دیگران تعارض داشته باشند .خودداری می کنند .همچنین از روابط بین فردی و و موقیت هایی کهدر آن خواسته هایش با دیگران متفاوت است اجتناب می کنند . (اجتناب )
نا فرمانی در مقابل مراجع قدرت و انجام رفتارهای منفعلانه و پرخاشگرانه از ویژگی های این سبک طرحواره ای است . ( جبران افراطی )

14 طرحواره ی پذیرش جویی و جلب توجه :

پذیرش جویی به معنای در در جستجوی پذیرش می باشد . و در حقیقت تأکید و پافشاری بیش از اندازه برای بدست آوردن توجه ، تأیید و پذیرش از جانب دیگران است .بنابراین احساس ارزشمندی فرد ، در گرو واکنش های دیگران نسبت به خود است.
افراد دارای این طرحواره ، برای جلب توجه دیگران چاپلوسی می کنند .و یا در برابر دیگران به دلیل داشتن ثروت و موفقیت احساس غرور و فخرفروشی دارند .
از آنجاییکه والدین مهمترین الگو برای فرزندان هستند . لذا این افراد در خانواده ای پرورش یافتند که والدین آنها بسیار متملق و چاپلوس بوده اند.
چاپلوسی روشی برای جلب توجه دیگران است . در نتیجه این طرحواره را تقویت می کند. همچنین والدینی که به میزان توانایی و استعدادشان از کودک توقع نداشته باشند . بلکه بیشتر با توجه به شرایط و موقعیت اجتماعی باشد .
این افراد برای تمامی کارهایشان به دنبال جلب توجه دیگران هستند. و اگر غیر از این باشد احساس بی ارزشی می کنند . ( تسلیم )
نسبت به افراد موفق و کسانی که مورد توجه دیگران هستند . حس حسادت دارند . و از آنان دوری می کنند . ( اجتناب )
کارهای مورد قبول و پسندیده ی دیگران را بی ارزش جلوه می دهند . ( جبران افراطی )

15 – طرحواره ی منفی گرایی / بدبینی :

منفی گرایی همانطور که از اسمش پیداست . یعنی گرایش داشتن به سمت افکار و احساسات منفی است .
بدبینی هم به معنای دیدن بدی ها و سوء ظن نسبت به همه چیز و همه کس است .
کودکانی که به لحاظ مادی و و روحی ، دچار فدان بوده اند و سختی هایی را متحمل شده اند . می توان انتظار داشت که گرفتار چنین طرحواره ای باشند .
همچنین یکی دیگر از دلایل شکل گیری این طرحواره ، می تواند مرگ والدین یا یکی از آن ها و تحمل فشارها و سختی های زندگی در نتیجه ی آن باشد.
این افراد در ارتباط با دیگران ، فقط به جنبه های منفی فرد توجه می کنند  و ویژگی های مثبت آن را نمی بیند .و جنبه های مثبت زندگی را بی ارزش می دانند .( تسلیم )
با فکر اینکه هرگز مشکلاتش تمام نمی شود . لذا امیدشان را برای بهبود شرایط از دست می دهند . ( اجتناب )
بعض از افراد به صورت عکس عمل میکنند و واقعیت زندگی را در نظر نمی گیرند .
در نتیجه به صورت افراطی مثبت نگر می شوند . ( جبران افراطی )

16- طرحواره ی بازداری هیجانی :

بازداری هیجانی به معنی جلوگیری از بروز و بین احساسات است . این افراد در ابراز نیاز های جنسی خود ناتوان هستند و بیان آن شرم دارند . از دیدگاه آن ها ، پرداختن به احساسات و هیجان ها بی معنی است و باید معقول و خویشتن دار بود . به عنوان مثال واژه ی عشق برای آن ها بی معنی است .
و به زبان آوردن جملات عاشقانه مفهومی برایشان ندارد . این افراد غالباً راحت تر به سمت سیگار و مواد مخدر کشیده می شوند . چراکه به خاطر آن احساس شرم نمی کنند .
والدین در شکل گیری طرحواره ها نقش بسزایی دارند . سرکوب احساسات کودکان توسط والدین و احساس شرم در بیان نیازهای طبیعی و انجام کارها و همچنین باور به اینکه خویشتن داری نوعی ارزش است . می تواند در شکل گیری این طرحواره ، نقش مؤثری ایفا کنند .
این افراد بر منطق تأکید کرده و احساسات را زیر پا می گذارند . ( تسلیم )
در فعلیت هایی که نیاز به هیجان داشته باشد . شرکت نمی کنند و این کار را منطقی نمی دانند . (اجتناب )
برخی درست برعکس ، به صورت افراطی هیجانات را بروز می دهند .و حتی گاهاً به مواد مخدر روی می آورند . ( جبران افراطی )

17- طرحواره ی ملاک ها و معیارهای سخت گیرانه یا سرسختانه :

افراد دارای این طرحواره  باور دارند که باید برای رسیدن به ملاک ها و معیارهای خود ، سرسختانه تلاش کنند و این روند در آن ها درونی شده . و به خاطر جلب توجه دیگران نیست .
حتی اگر کسی متوجه ی کار آن ها نباشد . باز هم به روند رسیدن به معیارها ادامه می دهند .
این افراد هیچ وقت احساس آرامش و رضایت از زندگی نمی کنند . و از داشته هایشان لذت نمی برند . معیار های سخت گیرانه در این افراد فقط مختص به حوزه ای خاص نیست بلکه شامل همه ی حوزه ها می شود . ( سلامتی ، خانواده ، تحصیل ، عشق کسب و کار و …. )
این افراد چون به دنبال بی نقص گرایی هستند . از این رو به جزئیات توجه میکنند .
همچنین به دلیل رقابت جویی ، مدام به دنبال چشم و همچشمی هستند والدین این افراد ، الگویی از عدم توازن برای فرزندان بوده اند . توقع داشتن معیارهای سطح بالا در فرزندان بوده اند . و در صورت عدم دستیابی فرزندان به معیارهای مدّ نظرشان آن ها را مورد انتقاد قرار می دادند .
این افراد همواره برای بی نقص جلوه دادن خود، تلاش زیادی و بیش از حد کار می کنند . ( تسلیم )
از موقعیت ها و شرایطی که عملکردشان را زیر سئوال برد ؛ دوری می کنند و در انجام کارها اهمال کاری می کنند . ( اجتناب )
در انجام کارها و معیارهایشان به زمان توجهی نمی کنند . تمام معیارهای بلند پروازانه را به کناری نهاده و به کارهای پایین تر از حد معمول عادت می کنند . ( جبران افراطی )

18- طرحواره ی تنبیه گری :

افراد دارای این طرحواره ، اعتقاد دارند که افراد ،برای اشتباهات خود ، باید سخت تنبیه شوند . بنابراین اگر فردی مطابق معیار هایش رفتار نکند ؛ سخت تنبیه می شود . این فرد ممکن است خود او باشد .این افراد تمایلی به بخشیدن افراد به خاطر اشتباهاتشان ، ندارند. چون نمی توانند موقعیت های مشکل زا و نقص ها و کمبود های انسانی را بپذیرند . از اینرو از قبول آن ها طفره می روند .
این افراد در خانواده ای رشد یافته اند که والدین عصبی و تنبیه گر بوده اند .
و در برابر اشتباهات کودک سختگیر بودند . و اشتباهاتشان بسیار بزرگ جلوه می کرد . طوریکه قابل بخشش نبود . بنابراین ، کودکی که در چنین خانواده ای پرورش می یابد . به تدریج یاد می گیرد که نباید هیچ وقت اشتباه کند . و وقتی بزرگ می شود . انتظار اشتباه از جانب دیگران و حتی خودش را ندارد . و اگر این اتفاق افتاد .خود و دیگران را لایق تنبیه سخت می داند . و هیچ گونه رحم و مروّتی در این زمینه ندارد .

نتیجه

با نگاهی کلی تر به انواع طرحواره ها که تا کنون شناخته ایم و مورد بررسی قرار داده ایم . می توانیم به این نتیجه برسیم که طرحواره ها از باور ها باورها و تأثیر آن ها در رشد و توسعه فردیو الگوهایی می آیند که از زمان کودکی تا به حال آنها را تجربه کرده ایم . و در موقعیت های گوناگون ، این طرحواره ها از سطح ناخودآگاه ذهن به سطح خودآگاه آمده و به اصطلاح فعال می شوند . و در واقع با تغییر شرایط و موقعیت اطرافمان ، این  طرحواره ها هم واکنش نشان داده و اصطلاحاً گیرمان می اندازند .اولین الگوها که می توان از آن ها نام برد والدین هستند، چرا که مهم ترین نقش را در ایجاد باورها وشکل دهی شخصیت ما ایفا می کنند . و بعد از آن این نقش ها و الگوها را از همسالان و اطرافیان و همچنین از محیط و شرایط اطراف می گیریم . و با آنها زندگی می کنیم . غافل از اینکه این طرحواره ها مانند غل و زنجیر هایی محکم ، به پاهایمان بسته می شوند . و قدرت و توان جلو رفتن ، انگیزه داشتن ، هدفمند بودن ، برنامه ریزی و نظم داشتن و از همه مهم تر ،اقدام کردن را از ما می گیرند . و ما را در زندان باورهای ایستا و محدود کننده ، تنها می گذارند .اما با قرارگرفتن افراد، تحت نظر و درمان یک روان درمانگر و همچنین با راهبری یک کوچ توانمند ، فرد میتواند خود را شناخته و با واقعیت وجودی خویش آشنا شود . یک کوچ می تواند به کسی که درگیر یک یا چند طرحواره است کمک کند تا آنها را شناخته و بعد به جای ماندن در آنها و کند و کاو کردن بیهوده طرحواره ها ،به اکنون و آینده ی ایدآل تمرکز کند . و برای خود هدف تعیین کند .
کوچ همچنین کمک می کند تا فرد برای زندگی اش چشم انداز تعریف کند . و با همدلی و همراهی کردن با فرد کمک می کند تا وی هدف هایش را کوچک کرده و قدم به قدم و گام به گام ، با آگاهی و بینش در جهت رسیدن به چشم اندازش اولین گام ها را بردارد .
در نهایت کوچ با همراهی فرد ، او را مسئول تمام کارها و رفتارهایش می داند . و به این ترتیب فرد را متعهد به اقدام اهدافش نگه می دارد .
چرا که باور دارد . با فرد توانمندی مواجه است که میتواند با برنامه ریزی تعهد به اهدافش برسد . فقط کافی است خودش را خوب بشناسد و به تواناییهایش ایمان داشته باشد .

فاطمه پوراسماعیل
کوچ توسعه فردی

لایف کوچ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *